سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خانم پانته آ صفایی بروجنی

امام علی ( ع ): اسلام را همچون پوستین وارونه به تن کردند .

گاه ها همه دریاچه های هامون است

ودست بر دل هر کس گذاشتی خون است

خدا به خلوت سینا گریخته است و باز

عصای معجزه در دست های قارون است

و چشم من پی بیت المقدسی که تویی

به دور دست ترین صخره های صهیون است

هنوز مردم دنیا تو را نمی فهمند

هنوز عشق همان پوستین وارونه است

ببین به خشک ترین جای نقشه اقتاده است

زنی که مادر زاینده رود و کارون است

تو آسمان منی من کبوتری شده ام

که شعر روی لبش ، شاخه های زیتون است

به عاشقانه ترین شیوه دوستت دارد

کسی که هر چه ندارد به عشق مدیون است

ادعا

نفس نفس به درونت بکش هوایم را

و پر کن از نفست ذره ذره هایم را

نسیم باش و به بازی بگیر چون پر قو

شبانه ، گیسوی بر شانه ها رهایم را

اگر مرا همیشه بیم سرنگون شدن است

تو کج گذاشته ای خشت ابتدایم را

زنی به میل خودت آفریده ای از من

خودت به هم زده ای نظم آشیانم را

فرشتگان مقرب هنوز حیرانند

تورا به سجده در آیند یا خدایم را

من اختراع تو ام ، ثبت کن مرا که خدا

کناررفت و پذیرفت ادعایم را

به اسم شهر تو تغییر می دهد یک روز

شناسنامه من ، اسم روستایم را

شغال های بیابان تمام شب تا صبح

مدام زوزه کشیدند رد پایم را

برای آن که بدانند من از توام

به بوسه مهر بزن بین شانه هایم را