سلام به همگي به ويژه عمو مهدي که تمام ادبيات جهان و ايران رو به قول خودشون خوندن ( ولي اميدوارم که ادبيات کل جهان و کشورهاي ديگه رو مث شعر هاي خانوم صفايي نخونده باشند ) .

شعرهاي خانوم صفايي برخلاف تصور خيلي از کساني که اين جا نظر دادن درباري نيست و به صرف چند تا شعر مذهبي ياچند تا شعر با موضوع شهيد نميشه به ايشون( که من با شخصيتشون کاملا آشنا هستم) انگ درباري زد . اگر کل مجموعه اي که ايشون خودشون چاپ کردن ( نه ناشران دولتي ) رو با دقت بخونيد احتمالا نظر خيلي هاتون عوض ميشه و از اون گذشته ما کاري به درباري بودن يا نبودن در شعر نداريم ما به قدرت ادبي و خلاقيت و ساختار شعر ... کار داريم . اگه ما اين طور استدلال کنيم که به صرف اين که فلان شعر درباره شهيد گفته شده پس به درد نمي خوره پس يه جورايي ما هم با دم و دستگاه سياسي کشور فرقي نميکنيم . پس ما هم با فيلترهاي حوزه هنري و... فرقي نميکنيم . اگه ايرادي ميبينيد موردي با ذکر دليل بگيد .

کل اشعار يک شاعر خوب قرار نيست خوب باشه . اگه جايي براي نظر دادن در اختيارمون گذاشته شده براي اينه که اگه موردي به ذهنمون ميرسه اينجا بگيم تا از لحاظ آماري در مورد اشعار يک آمار نااستانداردي در اختيار شاعر بگذاريم نه اين که جوگير بشيم يا بخواهيم مشکلات دروني خودمون رو از اين طريق خالي کنيم . همه شعرهاي ايشون رو بخونيم بعد نقد کنيم نه از روي گفته ي ديگران يا تعميم چند تا نمونه ي شعر مناسبتي.

شخصيت خانوم صفايي متاسفانه يا خوشبختانه بر خلاف حدس دوستمون که نظر داده بودن اصلا و ابدا مغرور نيست ( مي تونيد از کسايي که ايشون رو از نزديک ميشناسن در اين باره بپرسيد ) علي رغم اين که موفقيتهاي چشمگيري داشتن و ميتونستن مغرور باشند حتي اگه بود هم بنا به قانون مرگ مولف نبايد در نقد شعر ما تاثيري ميداشت .

ضمنا من بروجني نيستم . دانشجوي کارشناسي ارشد منطق رياضي هستم ولي باز هم اميدوارم پيش خودتون حدس نزنيد که چون رياضي هستم پس از نظر شعري از بيخ عربم . همه ي ادبيات جهان رو که نخوندم ولي گاهي توي انجمنهاي ادبي به عنوان سياهي لشکر حاضر ميشم.

سلام دوست عزيز

با گزارشي از فستيوال موسيقي هرمزگان و حضور اسحق احمدي بروزم و منتظر حضور هميشگي شما ...

موفق باشين

عسل از شعر تو جاريست اي دختر

و نيست از اين کلام در وصفت بهتر

اگر پسر نبودم و شعر تو مرحمم نبود

اسب سرکشي بودم که ندارد مهتر

خانم صفايي از جمله شاعراني هستند که متاسفانه به تکرار رسيده اند . ديگر حرفي براي گفتن ندارند . هرچند حرف هايشان تا به حال هم حرف حسابي نبوده است . نمي شود يک شاعر تنها به دليل زن بودن از زير بار رسالتش فرار کند و تنها به عاشقانه نويسي مبتذل و درباري گويي چندش آور بسنده کند . زنان جامعه امروز ما کم مشکلات ندارند . بهتر نيست کمي به دردها ب÷ردازيد آن هم شما که مي توانيد بسراييد . تا صد ساله ديگر هم که اين راه را برويد به جايي نخواهيد رسيد . خيلي ها چه در گذشته و چه در حال زيباتر و استادانه تر از عشق سروده اند . شما کجا را مي خواهيد بگيريد ؟ چه مي خواهيد بگوييد که نگفته اند . کمي در اننديشه هايتان تجديد نظر کنيد و از اين ابتذال دور شويد . مي خواهم بدانم از نظر انديشه چه فرقي ميان شما و مريم حيدر زاده هست که ايشان يکي از بزرگ خاينين ادبيات معاصرند . اينقدر به تن نمايي نچسبيد . زنانگي در شعر فقط ترسيم اندام زن و صحبت از احساس هاي مزخرفانه زنانه نيست . بيخود خودتان را با فروغ قياس نکنيد که ان انديشه بزرگ کجا و اين انديشه مبتذل و مستهجن کجا

سلام دوست خوب وعزيزمن خسته نباشي دريك جمله:

تولدت مبارك

دكتر رحمت سخني از مركز آموزشي درماني امام خميني (ره)

اروميه مركز هميشه سرسبز وغيور آذربايجان غربي AZERBAIJAN

rs272@yahoo.com