سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خانم عمومی

به خانم حضرت زینب (س)

 

هفتاد و دو ستاره خون آلود ، حیران ماه آینه رویت

می آید عطر کرب وبلا هرشب از سمت استجابت گیسویت

توفان چشم هات تماشایی است پلکی بزن تمام بیابان را

تا ابر های حادثه برخیزد از بین آسمان دو ابرویت

بوی بهشت فاطمه را دارد گلبوته های دامنت ای بانو

سر می نهد سه ساله غمگینی بر خلوت همیشه زانویت

پیشانیت شکسته چرا بانو دستان خیبریت ترک خورده

ای کاش دست های علی می شد مرهم به زخم کهنه بازویت

در لابلای آتش و خون یک زن فریاد می کشید و پهلویش

انگار می شکست غریبانه در غربت مدینه؟  نه پهلویت

خواهد رسید مرد اهورایی از کعبه با صبوری سقایی

تا بشکند سکوت غزل ها را تا خود شود دوباره غزل گویت